نفوذ
فرهنگ فارسی عمید
۱. فرورفتن در چیزی.
۲. [مجاز] تٲثیر گذاشتن بر کسی.
۳. [مجاز] راهیافتن پنهانی در گروهی یا جایی به منظور هدفی.
۴. [مجاز] ورود به مکانی بهوسیلۀ غلبه؛ پیشروی.
۲. [مجاز] تٲثیر گذاشتن بر کسی.
۳. [مجاز] راهیافتن پنهانی در گروهی یا جایی به منظور هدفی.
۴. [مجاز] ورود به مکانی بهوسیلۀ غلبه؛ پیشروی.