نره
فرهنگ فارسی عمید
۱. نر؛ قوی؛ تنومند (در ترکیب با نام حیوانات): نرهشیر، نرهخر.
۲. حاشیهای که با سنگ یا آجر در کنارۀ خیابان یا باغچه درست میکنند.
۳. [عامیانه] آجر یا سنگ که بهدرازی روی زمین کار گذاشته شود.
۴. [قدیمی] آلت تناسلی جنس نر.
۵. [قدیمی] موج آب.
۲. حاشیهای که با سنگ یا آجر در کنارۀ خیابان یا باغچه درست میکنند.
۳. [عامیانه] آجر یا سنگ که بهدرازی روی زمین کار گذاشته شود.
۴. [قدیمی] آلت تناسلی جنس نر.
۵. [قدیمی] موج آب.