نافرجامفرهنگ فارسی عمید۱. کسی که عاقبت کارش خوب نباشد؛ بدعاقبت: ◻︎ این دو چیزم بر گناه انگیختند / بخت نافرجام و عقل ناتمام (سعدی: ۱۴۷).۲. بیهوده؛ بیفایده.۳. شوم.