ناآمده
فرهنگ فارسی عمید
۱. اتفاقنیفتاده؛ رخنداده.
۲. (اسم، صفت فاعلی) آنکه هنوز به وجود نیامده؛ متولدنشده: ◻︎ ناآمدگان اگر بدانند که ما / از دهر چه میکشیم نآیند دگر (خیام: ۹۰).
۲. (اسم، صفت فاعلی) آنکه هنوز به وجود نیامده؛ متولدنشده: ◻︎ ناآمدگان اگر بدانند که ما / از دهر چه میکشیم نآیند دگر (خیام: ۹۰).