مرغول
فرهنگ فارسی عمید
۱. دارای پیچوتاب؛ مجعّد: ◻︎ جوان چون بدید آن نگاریدهروی / بهسان دو زنجیر مرغول موی (رودکی: ۵۴۴).
۲. (اسم) [مجاز] زلف پیچیده و مجعد.
۳. (اسم) (موسیقی) آواز؛ نغمه.
۲. (اسم) [مجاز] زلف پیچیده و مجعد.
۳. (اسم) (موسیقی) آواز؛ نغمه.