ترجمه مقاله

مردارسنگ

فرهنگ فارسی عمید

جسمی سرخ یا زردرنگ که بیشتر از سرب و قلع گرفته می‌شود و برای ساختن مرهم به کار می‌رود؛ لیتارژ جوهر سرب؛ مرداهنگ؛ مرتک؛ سنگ ‌مردار.
ترجمه مقاله