ترجمه مقاله

مذکور

فرهنگ فارسی عمید

۱. ذکرشده؛ یادشده.
۲. [قدیمی] مشهور؛ زبانزد؛ معروف.
۳. (اسم، صفت) [قدیمی، مجاز] معشوق.
ترجمه مقاله