لوشفرهنگ فارسی عمید۱. کسی که دهانش کج باشد؛ کجدهان: ◻︎ زن چو این بشنید، پس خاموش بود / کفشگر کانا و مردی لوش بود (طیان: شاعران بیدیوان: ۳۱۴).۲. جذامی.