قیاس
فرهنگ فارسی عمید
۱. برسی چیزی با روی چیز دیگر از روی مشابهت؛ سنجش؛ مقایسه.
۲. اندازهگیری.
۳. گمان.
۴. (اسم) اندازه.
〈 قیاس معالفارق: قیاس کردن چیزی با چیز دیگر بیآنکه مناسبت و اشتراکی میان آن دو باشد.
۲. اندازهگیری.
۳. گمان.
۴. (اسم) اندازه.
〈 قیاس معالفارق: قیاس کردن چیزی با چیز دیگر بیآنکه مناسبت و اشتراکی میان آن دو باشد.