قلاج
فرهنگ فارسی عمید
۱. کشش کمان بهزور؛ بهزور کشیدن زه کمان.
۲. امتداد و مقدار درازی هر دو دست.
۳. پک سخت و ممتد که به چپق بزنند و دود را حلقهوار از دهان بیرون دهند.
۲. امتداد و مقدار درازی هر دو دست.
۳. پک سخت و ممتد که به چپق بزنند و دود را حلقهوار از دهان بیرون دهند.