25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
فروسیت
فرهنگ فارسی عمید
۱. سواری کردن.
۲. ماهر بودن در سواری و شناختن اسب.
۳. سوارکاری.