عنایت
فرهنگ فارسی عمید
۱. قصد کردن؛ آهنگ کردن.
۲. حفظ کردن.
۳. اهتمام داشتن؛ توجه و اشتغال به امری؛ قصد و اهتمام.
۴. مهربانی؛ لطف.
۵. یاری؛ کمک.
〈 عنایت الهی: لطف و بخشش خداوند.
〈 عنایت کردن: (مصدر لازم)
۱. توجه کردن.
۲. یاری کردن.
۳. لطف کردن.
۴. [مجاز] بخشیدن.
۲. حفظ کردن.
۳. اهتمام داشتن؛ توجه و اشتغال به امری؛ قصد و اهتمام.
۴. مهربانی؛ لطف.
۵. یاری؛ کمک.
〈 عنایت الهی: لطف و بخشش خداوند.
〈 عنایت کردن: (مصدر لازم)
۱. توجه کردن.
۲. یاری کردن.
۳. لطف کردن.
۴. [مجاز] بخشیدن.