عقب
فرهنگ فارسی عمید
۱. پشت سر.
۲. واقع در پشت سر.
۳. دارای فاصلۀ مکانی یا زمانی؛ دور.
۴. چیزی یا کسی که سرعت و رفتار یا مهارتش کمتر از دیگران باشد.
۵. فرزند؛ فرزندزاده.
۶. نوادگان؛ بازماندگان.
۷. [قدیمی] پاشنۀ پا.
۲. واقع در پشت سر.
۳. دارای فاصلۀ مکانی یا زمانی؛ دور.
۴. چیزی یا کسی که سرعت و رفتار یا مهارتش کمتر از دیگران باشد.
۵. فرزند؛ فرزندزاده.
۶. نوادگان؛ بازماندگان.
۷. [قدیمی] پاشنۀ پا.