عامل
فرهنگ فارسی عمید
۱. آنکه یا آنچه باعث بهوجود آمدن چیزی یا حالتی میشود.
۲. عملکننده؛ اجراکننده.
۳. (صفت) [عامیانه] بامهارت؛ متخصص.
۴. کسی که امور مالی یا ملکی کس دیگر را اداره میکند.
۵. والی؛ حاکم.
۲. عملکننده؛ اجراکننده.
۳. (صفت) [عامیانه] بامهارت؛ متخصص.
۴. کسی که امور مالی یا ملکی کس دیگر را اداره میکند.
۵. والی؛ حاکم.