شکهیدنفرهنگ فارسی عمید۱. مضطرب شدن؛ بیقرار شدن.۲. ترسیدن؛ واهمه کردن: ◻︎ وآن کبوترشان ز بازان نشکهد / باز سر پیش کبوترشان نهد (مولوی: ۳۳۱).