ترجمه مقاله

شکنجه

فرهنگ فارسی عمید

آزار دادن کسی برای تنبیه، گرفتن اقرار، یا واداشتن به انجام کاری.
⟨ شکنجه کردن: (مصدرمتعدی)
۱. شکنجه دادن؛ رنج‌وآزار دادن.
۲. آزار کردن متهم با آلات و ادوات شکنجه تا از او اقرار بگیرند.
ترجمه مقاله