ترجمه مقاله

شرشر

فرهنگ فارسی عمید

۱. صدای فروریختن پیاپی آب و مانند آن.
۲. (قید) به طور پیاپی و مستمر: شرشر عرق از صورتش می‌ریخت.
ترجمه مقاله