ترجمه مقاله

سایق

فرهنگ فارسی عمید

۱. سوق‌دهنده؛ جلوبرنده.
۲. (اسم، صفت) چاروا.
۳. (اسم، صفت) رانندۀ اتومبیل.
ترجمه مقاله