سال آزمایفرهنگ فارسی عمیدکسی که سالهای دراز نیک و بد روزگار را دیده و تجربه اندوخته؛ پیر؛ کهنسال؛ سالآزماینده؛ سالآزموده: ◻︎ بپرسید کای پیر سالآزمای / فکنده سرت سایه بر پشت پای (نظامی۵: ۸۵۱).