زیغالفرهنگ فارسی عمیدقدح؛ پیاله؛ قدح شرابخوری: ◻︎ شِکُفت لاله، تو زیغال بِشکُفان که همی / به دورِ لاله به کف برنهاده بهْ، زیغال (رودکی: ۵۰۴).