زره پوش
فرهنگ فارسی عمید
۱. زرهپوشیده؛ کسی که زره بر تن کرده؛ زرهدار.
۲. (صفت) (نظامی) وسیلۀ نقلیهای که از صفحههای محکم فلزی پوشیده شده و گلوله به آن اثر نمیکند.
۲. (صفت) (نظامی) وسیلۀ نقلیهای که از صفحههای محکم فلزی پوشیده شده و گلوله به آن اثر نمیکند.