رکن
فرهنگ فارسی عمید
۱. جزء بزرگتر و قویتر از هرچیز؛ عضو عمده.
۲. [مجاز] بزرگ و شریف و رئیس قوم.
۳. امر عظیم.
۴. پایه؛ ستون.
۵. [قدیمی] آنچه به آن قوت میگیرند و تکیه میکنند؛ پایه و ستون.
۲. [مجاز] بزرگ و شریف و رئیس قوم.
۳. امر عظیم.
۴. پایه؛ ستون.
۵. [قدیمی] آنچه به آن قوت میگیرند و تکیه میکنند؛ پایه و ستون.