25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
روغنی
فرهنگ فارسی عمید
۱. روغندار؛ چرب.
۲. نانی که در خمیر آن روغن زده باشند.
۳. روغنگر.