ترجمه مقاله

دمغ

فرهنگ فارسی عمید

سرشکسته؛ خجل؛ شرمسار؛ بور.
⟨ دمغ ‌شدن: (مصدر لازم) [عامیانه] شرمسار شدن؛ بور شدن.
ترجمه مقاله