دستبرد
فرهنگ فارسی عمید
۱. دزدی.
۲. چپاول؛ غارت.
۳. [قدیمی] تردستی.
۴. [قدیمی] چیرگی.
۵. [قدیمی] تصرف.
۶. [قدیمی] پیشی و سبق بردن
〈 دستبرد از چیزی بردن: [قدیمی، مجاز] بر چیزی پیشی گرفتن: ◻︎ تکاور دستبرد از باد میبرد / زمین را دور چرخ از یاد میبرد (نظامی۲: ۱۴۵).
〈 دستبرد زدن: (مصدر لازم)
۱. دزدی کردن؛ چیزی را ربودن.
۲. غارت کردن.
۳. حمله و هجوم بردن.
۲. چپاول؛ غارت.
۳. [قدیمی] تردستی.
۴. [قدیمی] چیرگی.
۵. [قدیمی] تصرف.
۶. [قدیمی] پیشی و سبق بردن
〈 دستبرد از چیزی بردن: [قدیمی، مجاز] بر چیزی پیشی گرفتن: ◻︎ تکاور دستبرد از باد میبرد / زمین را دور چرخ از یاد میبرد (نظامی۲: ۱۴۵).
〈 دستبرد زدن: (مصدر لازم)
۱. دزدی کردن؛ چیزی را ربودن.
۲. غارت کردن.
۳. حمله و هجوم بردن.