خنجیرفرهنگ فارسی عمیدبوی تندی که از سوختن استخوان، پشم، چرم، و مانندِ آن بلند میشود: ◻︎ بگذرد سالیان که برناید / روزی از مطبخش همی خنجیر (خسروانی: شاعران بیدیوان: ۱۱۶).