خلشفرهنگ فارسی عمیدفرورفتن چیزی نوکتیز در بدن یا چیز دیگر: ◻︎ جانب دیگر خلش آغاز کرد / باز قزوینی فغان را ساز کرد (مولوی: ۱۵۶).