ترجمه مقاله

خسته بند

فرهنگ فارسی عمید

۱. پارچه، نوار، و مرهمی که بر روی زخم و جراحت می‌بندند.
۲. (اسم، صفت) شکسته‌بند.
ترجمه مقاله