خارجی
فرهنگ فارسی عمید
۱. مربوط به خارج از کشور.
۲. بیگانه.
۳. تهیهشده در خارج از کشور.
۴. [مقابلِ داخلی] آنچه مربوط به بیرون و ظاهر چیزی باشد؛ بیرونی.
۵. [قدیمی] کسی که بر خلیفۀ وقت خروج کند.
۲. بیگانه.
۳. تهیهشده در خارج از کشور.
۴. [مقابلِ داخلی] آنچه مربوط به بیرون و ظاهر چیزی باشد؛ بیرونی.
۵. [قدیمی] کسی که بر خلیفۀ وقت خروج کند.