ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

حذف

فرهنگ فارسی عمید

۱. قطع کردن.
۲. انداختن؛ افکندن؛ ساقط کردن.
۳. دور کردن.
۴. (ادبی) انداختن یا ترک کردن یکی از حروف در نظم یا نثر، و گفتن شعری که مثلاً حرف «ل» در آن نباشد، یا استعمال کلمات بی‌نقطه.
۵. (ادبی) در عروض، حذف یک هجای بلند از انتهای سه رکن مفاعیلن، فاعلاتن، و فعولن که از آن به‌ترتیب فعولن، فاعلن، و فَعَل حاصل شود.
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ