جلوه
فرهنگ فارسی عمید
۱. آشکار کردن؛ ظاهر ساختن.
۲. نمایش دادن.
۳. نمودن خود را به کسی.
۴. زیبایی؛ جاذبه.
۵. (تصوف) تابش انوار الهی بر دل عارف که او را واله و شیدا سازد؛ تجلی.
۲. نمایش دادن.
۳. نمودن خود را به کسی.
۴. زیبایی؛ جاذبه.
۵. (تصوف) تابش انوار الهی بر دل عارف که او را واله و شیدا سازد؛ تجلی.