جر
فرهنگ فارسی عمید
۱. در نحو عربی، حرکت زیر دادن به کلمه.
۲. [قدیمی] بهسوی خود کشیدن.
۳. [قدیمی] کشیدن؛ امتداد دادن.
۴. (اسم) اعراب کسره؛ زیر.
〈 جرِّاِثقال: [قدیمی] =جرثقیل
۲. [قدیمی] بهسوی خود کشیدن.
۳. [قدیمی] کشیدن؛ امتداد دادن.
۴. (اسم) اعراب کسره؛ زیر.
〈 جرِّاِثقال: [قدیمی] =جرثقیل