تمیز
فرهنگ فارسی عمید
۱. پاک؛ پاکیزه.
۲. فرق و امتیاز.
۳. هوش و فراست.
〈 تمیز بودن: (مصدر لازم) پاک و پاکیزه بودن.
〈 تمیز دادن: (مصدر متعدی) بازشناختن؛ فرق گذاشتن و تشخیص دادن.
〈 تمیز کردن: (مصدر متعدی) پاک و پاکیزه کردن.
۲. فرق و امتیاز.
۳. هوش و فراست.
〈 تمیز بودن: (مصدر لازم) پاک و پاکیزه بودن.
〈 تمیز دادن: (مصدر متعدی) بازشناختن؛ فرق گذاشتن و تشخیص دادن.
〈 تمیز کردن: (مصدر متعدی) پاک و پاکیزه کردن.