تقطیر
فرهنگ فارسی عمید
۱. چکاندن؛ قطرهقطره چکانیدن.
۲. (شیمی) جدا کردن مادۀ فرّار جسمی از مادۀ غیر فرّار آن بهوسیلۀ حرارت دادن. Δ بسیاری از نوشابههای الکلی از طریق تقطیر بهدست میآید.
۲. (شیمی) جدا کردن مادۀ فرّار جسمی از مادۀ غیر فرّار آن بهوسیلۀ حرارت دادن. Δ بسیاری از نوشابههای الکلی از طریق تقطیر بهدست میآید.