ترجمه مقاله

تالی

فرهنگ فارسی عمید

۱. آن‌که بعد بیاید؛ ازپی‌آینده؛ تابع؛ پیرو.
۲. [قدیمی] تلاوت‌کننده.
۳. (اسم) (منطق) [قدیمی] جزء مؤخر جملۀ شرطیه.
ترجمه مقاله