بنا
فرهنگ فارسی عمید
۱. عمارت؛ ساختمان.
۲. بُن؛ پایه؛ اساس.
۳. (اسم مصدر) ساختن.
〈 بنا کردن: (مصدر متعدی) عمارت کردن؛ ساختمان کردن؛ ساختن عمارت.
〈 بنا نهادن: (مصدر متعدی)
۱. ساختمان کردن.
۲. بنیاد کردن؛ بنا کردن؛ قرارگذاشتن.
۲. بُن؛ پایه؛ اساس.
۳. (اسم مصدر) ساختن.
〈 بنا کردن: (مصدر متعدی) عمارت کردن؛ ساختمان کردن؛ ساختن عمارت.
〈 بنا نهادن: (مصدر متعدی)
۱. ساختمان کردن.
۲. بنیاد کردن؛ بنا کردن؛ قرارگذاشتن.