بغل
فرهنگ فارسی عمید
۱. پهلو؛ کنار.
۲. آغوش؛ بر.
〈 بغل زدن: (مصدر متعدی)
۱. بغل گرفتن.
۲. کسی را دودستی در آغوش کشیدن.
〈 بغل کردن: (مصدر متعدی) کسی را در آغوش گرفتن.
〈 بغل گشودن: (مصدر لازم) [قدیمی]
۱. آغوش باز کردن.
۲. دستها را از هم باز کردن برای در آغوش کشیدن کسی.
۲. آغوش؛ بر.
〈 بغل زدن: (مصدر متعدی)
۱. بغل گرفتن.
۲. کسی را دودستی در آغوش کشیدن.
〈 بغل کردن: (مصدر متعدی) کسی را در آغوش گرفتن.
〈 بغل گشودن: (مصدر لازم) [قدیمی]
۱. آغوش باز کردن.
۲. دستها را از هم باز کردن برای در آغوش کشیدن کسی.