التیام
فرهنگ فارسی عمید
۱. به هم پیوستن و سر به هم آوردن و بهبود یافتن زخم.
۲. بههم پیوند دادن.
۳. سازش دادن.
۴. سازگاری میان دوچیز.
〈 التیام یافتن: (مصدر لازم)
۱. سر به هم آوردن زخم.
۲. علاج شدن؛ بهبود یافتن.
۲. بههم پیوند دادن.
۳. سازش دادن.
۴. سازگاری میان دوچیز.
〈 التیام یافتن: (مصدر لازم)
۱. سر به هم آوردن زخم.
۲. علاج شدن؛ بهبود یافتن.