استبداد
فرهنگ فارسی عمید
۱. به میل و رٲی خود کار کردن؛ خودرٲی بودن؛ خودرٲیی؛ خودسری؛ خودکامگی.
۲. (اسم) (سیاسی) حکومتی که مردم در آن نقشی ندارند و فرمانروایان مقید به قانون نیستند و به میل و ارادۀ خود تصمیم میگیرند.
۲. (اسم) (سیاسی) حکومتی که مردم در آن نقشی ندارند و فرمانروایان مقید به قانون نیستند و به میل و ارادۀ خود تصمیم میگیرند.