ارجمند
فرهنگ فارسی عمید
۱. باارزش؛ گرانبها.
۲. صاحب قدر و قیمت؛ عزیز؛ گرامی؛ بزرگوار: ◻︎ ببینیم تا این سپهر بلند / که را خوار دارد که را ارجمند (فردوسی: ۴/۲۰۰).
۳. مهم؛ شاخص؛ عالی.
۴. [قدیمی] لایق؛ درخور.
۲. صاحب قدر و قیمت؛ عزیز؛ گرامی؛ بزرگوار: ◻︎ ببینیم تا این سپهر بلند / که را خوار دارد که را ارجمند (فردوسی: ۴/۲۰۰).
۳. مهم؛ شاخص؛ عالی.
۴. [قدیمی] لایق؛ درخور.