احیا
فرهنگ فارسی عمید
۱. رونق دادن.
۲. شبزندهداری کردن؛ شب را به عبادت گذراندن.
۳. (اسم) در تشیع، هریک از شبهای نوزدهم، بیستویکم، و بیستوسوم ماه رمضان که در آن شبزندهداری و عبادت میکنند؛ شب قدر.
۴. (شیمی) ترکیب شدن جسم با هیدروژن.
۵. (کشاورزی) آباد کردن زمین کشاورزی.
۶. [قدیمی، مجاز] بهبود بخشیدن حال یا وضع کسی یا چیزی.
۷. [قدیمی] زنده کردن.
۲. شبزندهداری کردن؛ شب را به عبادت گذراندن.
۳. (اسم) در تشیع، هریک از شبهای نوزدهم، بیستویکم، و بیستوسوم ماه رمضان که در آن شبزندهداری و عبادت میکنند؛ شب قدر.
۴. (شیمی) ترکیب شدن جسم با هیدروژن.
۵. (کشاورزی) آباد کردن زمین کشاورزی.
۶. [قدیمی، مجاز] بهبود بخشیدن حال یا وضع کسی یا چیزی.
۷. [قدیمی] زنده کردن.