ترجمه مقاله

کوس

فرهنگ فارسی عمید

۱. (موسیقی) طبل بزرگ؛ دهل.
۲. [قدیمی] آسیب؛ صدمه؛ لطمه؛ ضربه: ◻︎ تبر از بس که زد به دشمن کوس / سرخ شد همچو لالکای خروس (رودکی: ۵۴۵).
ترجمه مقاله