استرگتلغتنامه دهخدااسترگت . [ اُ رُ گ ُ ] (اِخ ) (گت های مشرق ) بخشی از ملت ژرمانی که در ساحل دانوب مستقر شده بودند و سپس به ایتالیا حمله بردند و تحت ریاست تِئودُریک در اواخر مائه ٔ پنجم میلادی ، دولتی تأسیس کردند که در 552 م . ژوستی نین آنرا منقرض کرد.
هشترودلغتنامه دهخداهشترود. [ هََ ] (اِخ ) در مغرب گرمرود و در دامنه ٔ شرقی سهند واقع شده و دارای زمستانهای سخت و تابستانهای معتدل و قراء حاصلخیز متعدد است که به واسطه ٔ شعبات قزل اوزن مانند قرانقو، آج دوجمش و شهری مشروب میشوند و مراتع متعدد دارد که در آنها گله های زیاد نگاه میدارند. مرکز آن سرا
دل پیچهلغتنامه دهخدادل پیچه . [ دِ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) ذوسنطاریا، و آن اسهالی باشد با درد امعاء و خون . اسهال با درد امعاء. اسهال با درد. اسهال خونی . پیچ پیچش . پیچاک . زورپیچ . شکم پیچ . سحج . نستاک . سرقدم . (یادداشت مرحوم دهخدا). دل درد. پیچش . زور نشستن