کنختلغتنامه دهخداکنخت . [ ک َ ن َ ] (اِ) جوهر باشدچنانکه گویند: شمشیر بی کنخت ؛ یعنی شمشیر بی جوهر. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). جوهر شمشیر. (فرهنگ رشیدی ). آبداری و تابانی : شمشیر بی کنخت ؛ شمشیر بی جوهر که آبدار و تابان نباشد. (ناظم الاطباء) : بر چهره ٔ عدوی