لغتنامه دهخدا
مهلهل . [ م ُ هََ هََ ] (ع ص ) نعت مفعولی از هلهلة، جامه ٔ تنک بافته . سست بافته و فروهشته . جامه ٔ رقیق و تنک بافته شده . (آنندراج ). پارچه ٔ نازک از پشم و غیره : شهاب از اوج او شرف می یافت و سحاب درحضیض او جامه ٔ مهلهل می بافت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص <span class="hl" dir="