کاسکتلغتنامه دهخداکاسکت . [ ک ِ ] (فرانسوی ، اِ) کلاه مردانه ٔ لبه دار. انواع کلاههایی که سربازان بسر میگذارند.
کاسکتفرهنگ فارسی عمیدکلاه مخصوص فلزی که در هنگام موتورسواری، کار در معدن یا ساختمان، و مانند آنها برای محافظت از سر به کار میرود.
کاسکتفرهنگ فارسی معین(کِ) [ فر. ] (اِ.) = کاسک : 1 - کلاه لبه دار. 2 - کلاهی از جنس فلز و غیره که سر را از خطر حفظ می کند، کلاه ایمنی .
وسیلۀ حفاظتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ۀ حفاظت، سلاح بازدارنده، سوپاپ اطمینان چترنجات، کمربند نجات، کمربند ایمنی، جلیقۀ نجات، کلاهخود، کاسکت، کلاه کاسکت، کلاه ایمنی، سپر
سلاح سردفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) رد، گرز▼، نیزه▼، تبر▼، شمشیر▼ پنجهبوکس زره، جوشن، کلاهخود، خود، خفتان، لباس (یراق) جنگ جلیقۀ ضدگلوله، کاسک، کاسکت
ستاد آرتشلغتنامه دهخداستاد آرتش . [ س ِ دِ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) یا ارکان حرب . کل قشون .عبارت از تشکیلات نظامی مملکتی که امور سوق الجیشی و تعبیةالجیشی و تدارکات آرتشی را فراهم میسازد. تشکیلات ستاد آرتش (تا قبل از بهمن 1357) شامل پنج اداره بترتیب زیر بوده