25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
ژور
running stitch
پس دوزی
بخیه
حاشیه دوزی
گربه گچی
بیشتر بدانید
بیلون
اسب افکن
قعبة
yokeableness
North Atlantic Treaty
به موقع
ژوردوزی
žurduzi
معنی
نوعی دوختن تزیینی شبکهمانند در پارچه با دست یا چرخ.
جستوجوی دقیق
ژوردوزی
فرهنگ فارسی عمید
نوعی دوختن تزیینی شبکهمانند در پارچه با دست یا چرخ.