ژلاتینلغتنامه دهخداژلاتین . [ ژِ ] (فرانسوی ، اِ) اصل آن به زبان لاتین ژلاسیو به معنی انجماد و یخ بستن است و آن ماده ای است شبیه به لرزانک میوه که از الیاف نسوج حیوانات گرفته میشود و برای ساختن چسب ها بکار میرود و در چاپ نیز بکار است .
ژلاتینفرهنگ فارسی عمیدمادهای حاوی پروتئین که در تهیۀ چسب، فیلمهای عکاسی، ژله، و بستنی به کار میرود.
ژلاتینgelatinواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پروتئین که از پوست و استخوان و برخی دیگر از قسمتهای بدن حیوانات به دست میآید
لاتنلغتنامه دهخدالاتن . [ ت َ ] (اِخ ) لاتین . نام سکنه ٔ اصلی سرزمین لاسیوم . رجوع به لاسیوم و لاتین شود.
لاتنلغتنامه دهخدالاتن . [ ت ُ ] (اِخ ) در اساطیر یونان نام مادر آپلن و دیان از ژوپیتر. و هم چشم ژونن .
ژلاتینیgelatinous, jellylike, gelatine likeواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بافت مادۀ غذایی دارای ژلاتین یا شبیه به آن
ژلاتینی شکللغتنامه دهخداژلاتینی شکل . [ ژِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) چیزی که شکل و طبیعت ژلاتین دارد. رجوع به ژلاتین شود.
ژلاتینی شدنgelatinizationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند به هم خوردن نظم مولکولی درون ریزدانههای نشاسته براثر حرارت دادن آن در آب
gelatinizedدیکشنری انگلیسی به فارسیژلاتین شده، با ژلاتین پوشاندن، ژلاتین زدن به، تبدیل به دلمه یا ژلاتین کردن
gelatinizingدیکشنری انگلیسی به فارسیژلاتین کردن، با ژلاتین پوشاندن، ژلاتین زدن به، تبدیل به دلمه یا ژلاتین کردن
ژلاتینی شکللغتنامه دهخداژلاتینی شکل . [ ژِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) چیزی که شکل و طبیعت ژلاتین دارد. رجوع به ژلاتین شود.
ژلاتینیgelatinous, jellylike, gelatine likeواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بافت مادۀ غذایی دارای ژلاتین یا شبیه به آن
ژلاتینی شدنgelatinizationواژههای مصوب فرهنگستانفرایند به هم خوردن نظم مولکولی درون ریزدانههای نشاسته براثر حرارت دادن آن در آب