ترجمه مقاله

چغز

čaqz

١. قورباغه؛ غوک: ◻︎ هرچند که درویش پسر فغ زاید / در چشم توانگران همه چغز آید (ابوالفتح: شاعران بی‌دیوان: ۳۷۶).
٢. (اسم صوت) صدای قورباغه؛ آواز قورباغه
٣. (صفت) ویژگی زخمی که درون آن پر از چرک باشد؛ ویژگی جراحتی که سر به‌هم آورده ولی در آن چرک جمع شده باشد؛ دمل: ◻︎ تا بنشکافی به نشتر ریش چغز / کی شود نیکو و کی گردید نغز (مولوی: ۶۱۳).
٤. (بن مضارعِ چغزیدن) = چغزیدن

غوک، قورباغه، وزغ

ترجمه مقاله