پیشاهنگفرهنگ فارسی عمید۱. پیشرو.۲. پیشرو لشکر.۳. [منسوخ] کسی که عضو سازمان تربیتی پیشاهنگی باشد.۴. [قدیمی] پیشرو قافله.
پیشاهنگbellwether 1واژههای مصوب فرهنگستان[آیندهپژوهی] گروهها یا مکانهای پیشگام در درک و پذیرش روندها و تغییرات [جامعهشناسی] شخص یا گروهی از اشخاص که به خلق و تأثیرپذیری و الگو شدن تمایل دارند
شاهینیلغتنامه دهخداشاهینی . (اِخ ) دهی از دهستان بیلوار بخش کامیاران شهرستان سنندج . دارای 1430 تن سکنه .آب آن از رودخانه و چشمه . محصول آن غلات ، لبنیات ، توتون و تنباکو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
شاهینیلغتنامه دهخداشاهینی . (اِخ ) دهی از دهستان خالصه بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان . دارای 280 تن سکنه . آب آن ازچاه و فاضل آب سراب نیلوفر. محصول آن غلات ، حبوبات دیمی و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
شاهینیلغتنامه دهخداشاهینی . (اِخ ) دهی از دهستان شیان بخش مرکزی شهرستان شاه آباد. دارای 332 تن سکنه . آب آن از سراب شاهین . محصول آن غلات ، حبوبات ، صیفی و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
شاهینیلغتنامه دهخداشاهینی . (اِخ ) نام ابوحفص عمربن احمدبن محمدبن حسن بن شاهین الفارسی الشاهینی السمرقندی . در سمرقند بدنیا آمد و در همانجا بسال 454 هَ . ق . درگذشته است و عده ای نیز از او روایت کرده اند. (لباب الانساب ج 2 ص <s
پیشاهنگیفرهنگ فارسی عمید۱. سازمان تربیتی و ورزشی در بیشتر کشورهای جهان که شاگردان مدارس و جوانان را با منش پیشاهنگی که پرورش جسم و فکر و آمادگی برای کارهای نیک است آشنا میسازد.۲. (حاصل مصدر) نوعی تعلیموتربیت ورزشی برای شاگردان مدارس و جوانان که شبیه تعلیمات نظامی است و جوانان را ورزیده، نیکوکار، و فداکار بارمیآورد
پیشاهنگیفرهنگ فارسی عمید۱. سازمان تربیتی و ورزشی در بیشتر کشورهای جهان که شاگردان مدارس و جوانان را با منش پیشاهنگی که پرورش جسم و فکر و آمادگی برای کارهای نیک است آشنا میسازد.۲. (حاصل مصدر) نوعی تعلیموتربیت ورزشی برای شاگردان مدارس و جوانان که شبیه تعلیمات نظامی است و جوانان را ورزیده، نیکوکار، و فداکار بارمیآورد